Doomed to life

دو روز بود که وارد اردی‌بهشت شده بودیم که زندگی‌مون جهنم شد، حاج خانم از قطار مشهد تهران پیاده شد و ساک سفر زمینی رو گذاشت و کوله بار آخرت شو برداشت و با یک بلیط یک طرفه به آسمان پرواز کرد، و حاج آقا ماند با یک عمر خاطره از تنها یار و غار زندگیش، یک سری اتفاقات هست که تو زندگیت اتفاق میوفته که تلخیش، تمام شیرینی زندگی رو از بین می‌بره، ولی همه ما محکوم به زندگی هستیم، حاج آقا هم از این حکم مستثنی نیست، شاید این نوع تنهایی و روزمرگی هم جهت تکامل ما صورت می‌گیرد که باید مدیریت کردش و بسمت جلو حرکت کرد تا افق‌های روشن دیگه رو ببینیم.